
Kidou Keisatsu Patlabor: On Television
برای حمایت و دلگرمی مترجمین ، لطفا از مرجع اصلی زیرنویس ها را دانلود بفرمایید .
گیفت ، یک جهان خوش آب و رنگ هستش که از کریستال ها و بلور های آبی پوشیده شده و نام آن ” گیفدیوم / gifdium ” است ، گیفدیوم نماد زیبایی و فخر فروشی و تکبر هست چون سرتاسرش آدم رو نه تنها به حیرت میاندازه بلکه سبب تحقیر هم میشه منتها چنین موضوعی در پشت پرده ی نانوشته ـش کتابت شده. آماگی سوگو ، پسری است که در شهر “باغ نیلی/Garden Indigo ” زندگی میکنه و سرگرمی خاصش ، پیداکردن و جمع آوری کریستال های نادر هست. یک روز در این سرزمین آرامبخش و جذاب ، سوگو با همکلاسی هاش یعنی کائون ، رومن و اوتو ، درگیر اختلاف نظری میشه . سوگو هم در عمق خرابه های یک معدنی سرگردان میشه و سر از یک دریاچه ی زیرزمینی در میاره که قبلا کشف نشده بوده ، اما حیرت و شگفت زده شده بودن سوگو به این موضوع ، اونم در اون احوالات و حس و حال خاصش زیاد چیز مطرحی نبود تا اینکه جمال یک دختر مرموز و زیبایی که چشم های قرمز و مو های آبی داره رو میبینه و در ذهنش چنین سوالاتی مطرح میشه ” این دختر کیه ؟؟ اینجا چیکار میکنه ؟؟ حالا با دیدن اون چه اتفاقاتی رخ میده ؟؟ من چیکار کنم ؟؟ ” ؛ این دیدار ، آیا به این موضوع ختم میشه که من این دختر رو دیدم و تموم !! نه این تازه شروع یک وهله ی جدید در زندگی سوگو ـه و دروازه ی ماجراجویی های تیم سوگو کم کم داره شکل میگیره و شروع میشه. این ماجراجویی ها منجر به رخ دادن چه اتفاقاتی میشه و در کلام پایانی بنظرتون پشت این همه مقدمه سازی و بیان روایت داستان ، رابطه ای هم میون این دختر مرموز و دوست داشتنی با آماگی سوگوی ماجراجو و بامزه هست یا نه ؟؟
کاربر محترم برای ارسال نقد باید وارد حساب کاربری خود شوید
کاربر محترم برای ارسال دیالوگ باید وارد حساب کاربری خود شوید